وبلاگ علیرضا احمدیان

Ali Reza Ahmadian's Official Weblog

تبلیغات تبلیغات

شعر "تابه" از حسین پناهی

تابه ی جهیزمون یادت می آد ؟ با وفاتر از تو بود ! سوخت با آتش فقری که مرا می سوزاند ! ساخت با چربی و چرک ! هفته و هفت نیمرو ! دسته اش آب شد و رنگش رفت ! بگذریم …. بگذریم از گذر آن همه رویاهایش ! حسرتِ دیدنِ فـِـر ، پختن پیتزا هایش ! گاه گاهی از سر بی تابی ، گریه می کرد ولی تابانه ! گنگُ پیچیده ! معما گانه ! آتش فقر مرا می بوسید ! هم زمان با دلِ من می پوسید ! دلِ من ! تابه ی رویاهایم . . . . از : حسین پناهی
برچسب‌ها: رویاهایش, رویاهایم
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها